بسم الله الرحمن الرحیم
در ابتدای ماه مبارک رمضان, با دعوتی که از اینجانب شد قرار شد در طول ماه مبارک رمضان, همچون سالهای گذشته که تفسیر سوره یس داشتم الحمدلله , امسال نیز مباحثی آنجا داشته باشم.
اما به ذهنم خطور کرد که موضوع امسال کمی متفاوت تر و کاربردی تر باشه.
آنچه به ذهنم رسید این بود: نکات تربیتی داستان انبیا در قرآن
از داستان حضرت موسی (ع) شروع کردم.
به امید خداوند در این وبلاگ نوشته هایم را برای استفاده دیگران به اشتراک خواهم گذاشت
و من الله التوفیق
برای دریافت اینجا را کلیک کنید.
به نام خداوند عزیز و مهربان
بنا به درخواست بسیاری از مخاطبان و دوستان عزیز، فایل صوتی مناجات شعبانیه با صدای مداح با اخلاص اهل بیت (علیهم السلام) آقای غلامرضازاده، با حجم حدود 30 مگابایت با کیفیت عالی در اختیار شما گذاشته می شود. به امید آنکه بیشتر از مناجات با معبود خود، لذت ببرید.
اگر نظری داشتید استقبال می کنیم.
برای دانلود اینجا را کلیک کنید.
اگر از سرهایمان کوه بسازند
نخواهیم گذاشت فرزندانمان در تاریخ بخوانند
«خامنه ای تنها ماند»
سلام دوستان خوب و همراه.
می دانید فرق انابه با توبه چیه؟ دانستن آن خیلی معرفت سازه . حتما متن را تا آخر بخوانید. مطمئن باشید به فضل خدا دلتان زنده خواهد شد.
در برخی آیات قرآن آمده است:
( و أنیبوا إلی ربّکم و أسلموا له من قبل أن یَأتیکم العذاب ثم لا تُنصَرون) زمر/54 گفته شده است توبه زمانی است که انسان گناهی را انجام داده است و اکنون پشیمان است از اینکه این گناه را انجام داده است و قصد دارد که در آینده آن را دوباره مرتکب نشود. لذا توبه بعد از انجام گناه است. اما انابه چیست که در وصف برخی از انبیای الهی همچون حضرت ابراهیم علیه السلام آمده است که (إن ابراهیم لحلیم أواه منیب) به راستی که ابراهیم بسیار بردبار و رئوف بود و بسیار به درگاه ما می آمد.هود/75
گفته شده است که انابه رفتن به درگاه خداوند و با زبان دعا و گریه و زاری از خدا خواستن است. اما چه خواستنی؟ اینکه در درگاه خداوند از او با گریه و زاری بخواهیم که ما را کمک کند که مرتکب گناه نشویم. با قطرات اشکی که از دیدگانمان جاری می شود بگوییم خدایا تو خودت می دانی که من بنده ضعیف تو هستم. از خودم هیچ ندارم . ایمانم ضعیف است.نه نیرو و توانی دارم در برابر شیطان و نفس اماره. نقطه امید من و تنها تکیه گاهم تویی. اگر مرا به حال خودم واگذار کنی، من همینم که هستم غفلت من همانا و گناه من همانا. باز سراغ گناه می روم و این هم به خاطر غفلتی است که بر من عارض می شود نه اینکه گناه کردن و مخالفت کردن با تو را دوست داشته باشم. هر گز اینگونه نیست. اما اگر در سایه توجهات خاص تو باشم دیگر گناه نمی کنم اگر دست عنایتت بر سر من باشد خاطرم جمع است. با همین زبان با خدا درد و دل کردن قبل از بیماری است.
یک نوع پیشگیری است قبل از مریض شدن.
التماس دعا
روزی حضرت موسی علیه السلام برای مناجات با خدا به کوه طور سینا میرفت.در راه مردی او را دید و پرسید ای موسی به کجا میروی؟حضرت موسی گفت برای مناجات با خدا به کوه میروم.آنمرد چون حرف حضرت موسی را شنید با گستاخی گفت :ای موسی حالا که به صحبت با خدا میروی از طرف من هم به خدا بگو من از تو روزی نمیخواهم و عارم میشود که تو خدای منی و نمیخوام گناهانم را هم ببخشی.
حضرت موسی ناراحت شد ولی چیزی نگفت وبه راه خود ادامه داد و به مناجات با خود با خدا پرداخت.هنگام مراجعت فرا رسید و موسی میخواست برگردد.ناگهان صدایی از خدا شنید :ای موسی چیزی فراموش نکرده ای؟
-بارخدایا تو داناتری و من نمیدانم
- ایموسی چرا پیغام ان مرد را به من نرساندی؟
-بار الها او مردی نادان بود و به توهین کرد
-موسی پیغام اورا بگو
حضرت موسی حرف های آنمرد را گفت و باز هم صدایی شنید.خدای تبارک به حضرت موسی چنین گفت که ای موسی به بنده ام بگو تو روزی از من بخواهی یا نخواهی من روزی تو را میدهم چون من خلقت کرده ام و تو را روزی دهنده جز من نیست.به بنده ام بگو اگر تو عارت میشود که من خدای تو ام ؛من عارم نمیشود که تو بنده منی.به بنده ام بگو اگر تو نخواهی گناهانت را بخشم ؛من بخشنده مهربانم و خواهم بخشید چون دوست ندارم بنده ام را درحالی ببینم که گناه کرده است.
حضرت موسی شنید و در راه بازگشت آنمرد را دید.آن مرد پرسید خوب موسی چه شد؟و حضرت موسی جوابهای خدا را براو بازگو فرمود.
آن مرد چون اینها بشنید گفت ای موسی واقعا خدا اینها را گفته حضرت موسی گفت بله.
در همین حال آنمرد از ته دل آهی کشید و جانش ز تن بیرون شد.
میدانم شاید از شرم بوده یا شوق دیدار چنین خدایی؟؟؟
بله دوستان. ما چنین خدایی داریم و بی خبریم...
سیدجواد حسینی در وبلاگ مرصادیان نوشت:
فرارسیدن ایام شهادت صدیقه کبری ، زهرای مرضیه را به امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) تسلیت عرض می کنم.
وقتی نام حضرت زهرا سلام الله علیها برده می شود واژگانی مثل حجاب ، عفاف ، مبارزه عملی با ظلم و ظالم ، حقیقت طلبی و دفاع از ولایت تداعی می شود. می گویم واژگان ، چون خیلی وقت است که منظومه و مجمع جامع این آرمان ها و ارزش ها را صرفا باید در لابلای صفحات بحارالانوار مجلسی (ره) ملاقات کنیم. خدا رحمتت کند حجاب ... خدا بیامرزتت عفاف ... یاد دفاع شیرزنانه در دفاع از ولی و مولا بخیر... نمی گویم دور و برمان دیگر چادری نیست ، دیگر با حجاب نمی بینیم ، نمی گویم با حیا و عفیف در شهر و کوی و برزن نیست ، اما چادری های واقعی ، با حیا ها ، عفیف ها ، غریب شده اند ، کمرنگ شده اند . تازه فاطمی بودن که فقط چادر و پوشیه نیست ، بر فرض اینکه زنی یا دختری ، حجابش حجاب باشد ، جلوه گری نباشد ، نوبت به باطن فاطمی می رسد . باطن فاطمی ، حمایت شجاعانه از ولی و خط ولایت است. این که در صورت نیاز بتوان از نام و نان عبور کرد ، تا ولایت بماند . تا دین بماند . فاطمی شدن و فاطمی ماندن تنها مخصوص زن ها و دختران نیست. فاطمه زهرا الگوی مردان هم هست ، حتی در عفاف و حیا . قبول کنیم مردان هم از حیا و عفاف بی نیاز نیستند .
خدایا مردان و زنان جامعه ما را از فاطمیون واقعی قرار بده و عاقبت همه را ختم به خیر نما . بحق محمد و آل محمد
آمین یارب العالمین
علّامه طباطبایی (ره) خطاب به جوانی که از ایشان دستور اخلاقی خواسته بودند چنین مرقوم داشتند :السلام علیکم ؛ برای موفق شدن لازم است همتی برآورده و توبه نموده، به مراقبه و محاسبه بپردازید. به این نحو که:هر روز طرف صبح که از خواب بیدار می شوید، قصد جدّی کنید که هر عملی پیش آید، رضای خدا عزّاسمه را مراعات خواهم کرد.
آن وقت در هر کاری که میخواهید انجام دهید، نفع آخرت را منظور خواهید داشت، بهطوری که اگر نفع اُخروی نداشته باشد، انجام نخواهید داد، هر چه باشد. و همین حال را تا شب وقت خواب ادامه خواهید داد. وقت خواب، چهار- پنج دقیقهای در کارهایی که روز انجام دادهاید، فکر کرده و یکی یکی از نظر خواهید گذرانید، هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته، شکر کنید و هر کدام، تخلف شده استغفار کنید و این رویه را هر روز ادامه دهید.
این روش اگر چه در بادی (اوّل) حال، سخت و در ذائقه نفس تلخ میباشد، ولی کلید نجات و رستگاری است .
برنامه سلوک در نامههای سالکان، ص 334.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین ولعنة الله علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین
بدان که طالب سعادت ابدی و سالک الی الله تعالی را مراعات چند امر ضروری است :
اول : تحصیل علوم دینی که عبارت است از فراگرفتن علوم کلامی به آن اندازه که اصول دین ؛ یعنی توحید،عدل ، نبوت ، امامت ، معاد و فروع دین ؛ یعنی آن 10 امر معروف ، به طور علم الیقین برای او ثابت باشد و همچنین علم به احکام دین به آن قدر که مورد احتیاج اوست از روی اجتهاد یا احتیاط در صورتی که عارف به موارد احتیاط است یا تقلید از مجتهد جامع الشرایط فرا گیرد و همچنین علم به اخلاق حمیده و تمییز آن ها از اخلاق رذیله وکیفیت تهذیب از اخلاق رذیله و تحلیه به اخلاق حمیده که در کتب اخلاق مانند جامع السعادات و معراج السعاده و حق الیقین علامه مجلسی (ره) و حقایق مرحوم فیض و امثالها را فرا گیرد به آن اندازه که کاملا به این امور احاطه علمی پیدا کرده باشد ، سپس در مقام سلوک بر آمده : اولا دامن همت به کمر زده و همت خود را عالی ساخته چنانچه فرمودند " المرأ یطیر بهمته کما یطیر الطائر بجناحیه " و چه خوش گفته :
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق بگیرد آزاد است
و به غیر محبوب و معبود حقیقی منظور و مطلوب و مقصد دیگری نداشته باشد. چه خوش گفته :
هر چه در این ره نشانت دهند
گر نستانی به از آنت دهند
و نیز تمام کارهایی خود را موکول به حق تعالی کند به نیروی توکل و نیز دل را بدهد به حق تعالی . یک دل داری تورا یک دوست بس است و آن خدای تعالی است - الیس الله بکاف عبده - (و ما جعل الله لرجل من قبلین فی جوفه ) چه خوش گفته است :
دو عالم را به یک بار از دل تنگ
برون کردیم تا جای تو باشد
ادامه مطلب ...
این انسانهای فرهیخته و بزرگ، پس از سالها ریاضت و مبارزه با نفس و مجاهدتهای علمی، به انبوهی از معارف الهی تبدیل میشوند که گاهی یک سخن از بیاناتشان، کلیدی است که مشکل گشای بسیاری از سوالات و ابهامات میشود.
در این نوشتار کوتاه چند حکایت خواندنی از علامه خدمت شما کاربر عزیز ارائه میشود که هر کدام به نوبه خود، چکیده و عصاره سالها علم و معرفت و سلوک و معنویت این شخصیت برجسته است.
ادامه مطلب ...
مرحوم سید علی قاضی دستوراتی در ماه های رجب، شعبان و رمضان را بیان کرده که دانستن
و عمل به آن خالی از لطف نیست.
اصل این دستور را حضرت آیت الله سیّد
محمّدحسین حسینی طهرانی، در سال آخر عمر شریف خود در یکی از جلسات برای خواصّ أصحاب
خودشان از روی نسخۀ خطّی آیة الحقّ مرحوم آیة الله حاج میزا علی قاضی طباطبائی بیان
فرموده، به عمل و مداومت آن تأکید نمودند و مخصوصاً به طلّابی که با حضرتش مأنوس
بودند، امر کردند آنرا در دفتر خود ثبت نمایند:
«هان ای برادران عزیز و
گرامیم – که خدای شما را در طاعت خود موفّق بدارد – آگاه باشید! متوجه و هشیار
باشید که ما در قرقگاه داخل شده ایم و همانگونه که در زمینهای حرم باید از محرّمات
اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که در حرم جرم نیست در آنجا جرم محسوب می
شود، در این ماهها هم که قرقگاه زمانی محسوب می شود چنین است و باید با هشیاری و
مواظبت در آن وارد شد، و به همان نحو که در قرقگاه مکانی که حرم است، انسان به کعبه
نزدیک می شود، در این ماهها هم که قرقگاه زمانی است، انسان به مقام قرب خداوند می
رسد. پس چقدر نعمتهای پروردگار بر ما بزرگ و تمام است؟! و او هرگونه نعمتی را بر ما
تمام نموده است؟
پس حال که چنین است، قبل از هر چیز آنچه که بر ما واجب و
لازم است، توبه ایست که دارای شرایط لازمه و نمازهای معلومه است (مقصود همان دستور
توبه ایست که رسول خدا صلی الله علیهِ وَ اله و سلم در ماه ذوالقعدة الحرام داده
اند و در کتب ادعیه مثل «مفاتیح الجنان» آمده و چهار رکعت نماز دارد
و پس از
توبه، واجب ترین چیز بر ما پرهیز از گناهان صغیره و کبیره است تا جائیکه توان و
قدرت و استطاعت داریم!.»
«پس (ای برادران عزیر) دستور توبه را در شب جمعۀ
اول ماه (رجب) یا روز جمعه؛ و یا روز یکشنبۀ آن، انجام داده نماز توبه را بخوانید؛
سپس آنها را در روز یکشنبۀ دوّم همان ماه تکرار و اعاده نمائید.
سپس ملتزم
شوید به مراقبه، چه مراقبۀ صغری (باز داشتن نفس از آنچه که خداوند بدان راضی نیست)
و چه مراقبۀ کبری (نگاه داشتن دل از آنچه محبوب نمی پسندد).
و نیز خود را
وادار به محاسبه (حساب کشیدن از نفس) و معاتبه (سرزنش نمودن در صورت لغزش) و معاقبه
(تنبیه نمودن نفس در صورت ارتکاب خلاف) به آن چیزی که شایسته و سزاوار است
نمائید.
پس براستی هر کسی که در صدد متذکر شدن به ذکر حقّ و در مقام خشیت از
ذات اقدس حضرت حقّ متعال بوده باشد می تواند از راه مراقبه و محاسبه و معاتبه و
معاقبه متذکر گردد!.»
«پس از این مرحله، با دلهای خود بخداوند رو آورده،
بیماریهای گناهانتان را معالجه و مداوا نمائید و بوسیلۀ استغفار، بزرگی و سنگینی
عیوب خود را کاهش دهید.
و بپرهیزید از اینکه حریم الهی را بشکنید و پرده های
حجاب را بالا زده حرمت حرم را هتک نمائید!
زیرا براستی چنین شخصی در نظام
تکوین بی آبرو و مهتوک است گرچه خداوند کریم از روی کرمش، بحسب ظاهر آبروی او را
حفظ نماید؛ و همین جزای اوست و نیازی به مجازات پروردگار ندارد!.
و اما دستور العمل این سه ماه:1- بر شما باد به اینکه نمازهای فریضۀ خود را
با نوافل آن که مجموعاً پنجاه و یک رکعت 5 است، در بهترین اوقاتشان انجام دهید؛ و
اگر نتوانستید چهل و چهار رکعت 6* آنرا بجا بیاورید.
چنانچه باز هم شواغل
دنیا شما را بازداشت، حتماً نافلۀ ظهر را که به او «صلوة أوّابین» می گویند، انجام
بدهید.
و نماز ظهر را هم در وقت فضیلت انجام دهید که در قرآن بدان تأکید شده
و مراد از صلوة وُسطی» همان نماز ظهر است.
وقتی با خود میاندیشی که علی(ع) آن بزرگمرد تاریخ بشریت، آن امام متّقین و آن قلّه بلند معارف الهی و مظهر عدل و راستی را چرا آزردند، چرا خلافتش را غصب کرده و او را خانهنشین کردند و چرا همسرش فاطمه زهرا(س) را که به تنهایی به دفاع از ولایت پرداخته بود، میان در و دیوار نهادند، تا جایی که آن کوه صبر را اینگونه به شکوه در آوردند که فرمود: «خردمندانهتر آن دیدم که خار در چشم و استخوان در گلو، صبر پیشه کنم و کردم، در حالی که به غصب خلافتم را به تماشا نشسته بودم»1، به خود میگویی: ای کاش بودم و دعوت حضرت زهرا(س) را بی پاسخ نمیگذاشتم، آنگاه که آن مظلومة مغصوبه2 یک به یک به در خانة یاران و صحابه میرفت تا به یاری علی(ع) ـ امام زمان خویش ـ برخیزند.
وقتی میشنوی عدم حمایت امت، چگونه امام حسن مجتبی(ع)، آن امام غریب را به پذیرش صلح و تحمل حکومت معاویة پلید و نیرنگ باز ناچار ساخت، وقتی ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(ع)، آن یادگار رسول خدا را به یاد میآوری، و وقتی که تداوم و استمرار این بیتوجهی شیعیان را در زمان سایر ائمه(ع) نسبت به حق امام زمان خود و یاری اهل بیت ـ با وجود ابراز علاقه و احترام ـ در مقابل آن همه ظلم به حق ایشان، میشنوی، دلت به درد میآید. بغضی ناخودآگاه راه گلویت را میبندد. گوشة خلوتی جستجو میکنی و آرام آرام اشکی گرم بر گونههایت میلغزد و به خاک میافتد. در اندیشه فرو میروی. نکند تو هم همان کاری را با امام زمانت بکنی که روزگاری آنان با ولیّ زمان خود انجام دادند.
حُزنی پنهان و غمی جانسوز در دل داری که حتی در مناسبتها و ایام شادی و خوشی هم رهایت نمیکند. همة اسباب خوشی فراهم است. اما باز یک چیزی کم است. یک کسی. که جای خالیاش را در اعماق قلبت و با تمام وجودت احساس میکنی.
ادامه مطلب ...
ـ دارم محضرِ مولایم «سلام»
ـ چه سلامی؟ کدام مولا؟
ـ آنکه وعدۀ خدا و رسول بود.
آمد و رفت پشت پردۀ غیبت
اما نه از سرِ خود، که خواست خدا بود
و ظهور خود را به انتظار نشست.
انتظاری اما نه مثل من و تو
دست بسته و به دور از تلاطم
در پس پرده نیز دارد هدایت
هدایتِ من و تو و او.
یکی از حجابهای ضخیمی که بین بنده و خدا وجود دارد و مانع تقرب بیشتر ما به خدا می شود منیت ماست. ریشه بسیاری از رذایل اخلاقی و گناهان اگر موشکافی شود آخرش به این می رسد که پای خواسته نفس و خودخواهی در میان بوده است. این حجاب در عین ضخامت, آنقدر عمیق است که جز با تلاش بسیار از بین نمی رود و ریشه آن در همه جا دوانیده است. هر جا در هر کاری از کارهای شخصی خودمان اثری از آن را می توان یافت. خیلی از کارهای به ظاهر خدایی ما هم فقط پوشش الهی دارد ولی باطنی نفسانی با خود گرفته است. و تا ریشه این منیت و خودخواهی قطع نشود دل آزاد نمی گردد و رنگ الهی به خود نمی گیرد.
مسئله این است که این منیت هم گاه فقط در بزنگاه ها خودش را نشان می دهد. آنجا که شخص در ظاهر فکر می کند کار را برای خدا انجام می دهد اما بنا بدلایلی که کسی از کار او ناراحت می شود نظر و رضایت اغیار و دیگران برایش مهم می شود. رضای خداوند متعال چندان رنگ و بویی برایش در واقع ندارد. دنبال این است که ببیند دیگران درباره او چه فکری می کنند آیا چهره او پیش دیگران وجیه است یا منکدر. برایش این مهم شده که دیگران چه ایده و نظری درباره او می کنند درباره کارهای او چه نظری دارند. دنبال این است که دیگران هر چند در دل او را تحسین کنند. اینجاست که اگر خطایی کرده باشد یا حق کسی را ضایع کرده یا لغزشی از او سرزده باشد سعی در توجیه آن برمی آید و حاضر نیست خطای خودش را بپذیرد و حق گرا باشد که مبادا با پذیرش این اشتباه چهره مثبت او خراب شود.
تا این رذیله اخلاقی ریشه کن نشود صعود نمی کنیم و مدام در طی طریق بندگی درجا می زنیم و حتی نماز و دیگر عبادات ما هم ثمربخش نخواهند بود زیرا ریشه خراب است و پای ما در بند. این بندها اول باید گشوده شوند تا پرواز میسر باشد. خدا ان شاء الله همه ما را در این مسیر یاری دهد.
وَ هُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ، وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ، ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ (انعام/60)و اوست خداوندى که شب هنگام جان شما را کاملا مىگیرد، و به تمام گناهانى که در روز انجام مىدهید، آگاه است، سپس شما را در روز برمىانگیزاند.بر این پایه، خداوند- جلّ جلاله- خواب را وفات، و بیدارى را برانگیختن و زندگانى قرار داده. و آگاه هستى که شخص خوابیده مانند شخص کور و کر و لال وزمین گیر و گرفتار به بیمارى رماتیسم مىگردد، و عقل و تمام بهرههاى اعضا و جوارحش را که به وسیله آن براى مولاى علّام الغیوب خویش عمل مىکرد، از دستش مىرود، وقت خوابیدن گویى اختیار افراد تحت تکفّل و اموال و حوایج و امور ضرورى او از دست او خارج مىشود، و نمىداند که بر آنها چه خواهد گذشت، و نیرویى براى نگهدارى نفس خویش و حفظ امور مهمّى که بدان اشاره نمودیم باقى نمىماند. و اگر آنها را به وسیله قفل و پاسبان هم مصون سازد، وقتى خوابید ممکن است زمانى خلاف آنچه اراده نموده، واقع شود. (1) بنا بر این، هنگامى که مىخوابى، گویى که به مصیبتهاى هولناکى مبتلا، و در گرفتاریهاى فراموشکننده واقعشدهاى، و جز خداوند- جلّ جلاله و تقدّس کماله- نمىتواند اعضا و جوارحت را بیدار نموده و عافیت بخشد و کمال زندگانى را به آنها ارزانى دارد، و نیروى گوش و چشم و زبان و عقل و تمام [یا: سایر] مقاصدت را که به واسطه خوابیدن، پراکنده و پریشان گشته، برگرداند و امور پراکنده تو را جمع سازد.
از این رو، به پیشگاه خدا توبه نما، توبهاى خالص و پاکیزه از هر کوتاهى که پیش از خوابیدن داشتى. و اگر به خاطر قلّت معرفت به مولایت که تو را مىبیند، نفس و عقل و قلبت در توبه حقیقى با تو موافقت ننمودند، از رحمت و بخشش خدا طلب عفو و گذشت بنما، که او- جلّ جلاله- خداوندگار بردبار و مهربان و شفیق است و بر اساس نیکیها و بخششهایى که به بندگان خود دارد، زیبنده آن است که به تو نیز تفضّل نماید.
در اینجا اما مهمتر فایل صوتی این مناجات است که با صدای مداح با اخلاص اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) آقای حاج محمد رضا غلامرضازاده می باشد و تقدیم شما عزیزان می گردد. من زیاد گشتم ولی نمونه اش را با این سوزناکی ندیدم کسی بخواند .یکی از عزیزان نوار کاست آن را تبدیل به فایل صوتی کرده است که من در دسترس شما بزرگواران می گذارم. امید که ان شاء الله خداوند این ناچیز را در راه نشر معارف اهل بیت (علیهم السلام) از ما بپذیرد. البته توصیه می کنم که قبلش حتما به معنای مناجات توجه کنید. من ترجمه روانی از این مناجات را در پست های بعدی ان شاء الله خواهم گذاشت. (در اوج لذت دعا ما را هم یاد کنید.)
برای دانلود فایل صوتی مناجات شعبانیه اینجا را کلیک کنید.
رمز : salavat
نظرتان را برای هم اندیشی با ما در میان بگذارید
خدایا! بر پیامبر و دودمان پاکش درود فرست، و آنگاه که تو را می خوانم و صدایت می زنم، صدا و دعایم را بشنو و اجابت کن،و آنگاه که با تو نجوا می کنم، بر من عنایت کن،من از همه به سوی تو گریخته و در پیشگاه تو ایستاده ام،در حالی که دلشکسته و نالان درگاه توام و به پاداش تو امیدوار.
یکی از معروف ترین و زیباترین ادعیه، «مناجات شعبانیه » است که بنا به روایتی این مناجات را حضرت امیر المؤمنین(ع) و امامان دیگر در «ماه شعبان » می خواندند. در «مفاتیح الجنان » نیز در اعمال مشترکه ماه شعبان، به عنوان «عمل هشتم » آمده است و آغاز آن چنین است: «اللهم صل علی محمد و آل محمد واسمع دعائی اذا دعوتک...».
بجاست که از عارف کامل، امام راحل، خمینی عزیز(قدس سره) یاد کنیم که با یادکرد پیوسته از این دعا و مضامین بلندش، آن هم با زبان و لحنی خاص و شوق انگیز، توجه امت ما را به این گنجینه عرفانی بیشتر معطوف ساخت. به این چند نمونه دقت کنید:«مناجات شعبانیه از مناجاتهایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دلسوخته - نه از این عارفهای لفظی - بخواهد آن را شرح کند، و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است ...»
«چه بسا مسائل عرفانی که در قرآن و این مناجاتهای ائمه اطهار(ع) و همین «مناجات شعبانیه » مسائل عرفانی هست که اشخاص، فلاسفه، عرفا، تا حدودی ممکن است ادراک کنند، بفهمند عناوین را، لکن آن ذوق عرفانی چون حاصل نشده است، نمی توانند وجدان کنند.»
ادامه مطلب ...