وَ هُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ، وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ، ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ (انعام/60)و اوست خداوندى که شب هنگام جان شما را کاملا مىگیرد، و به تمام گناهانى که در روز انجام مىدهید، آگاه است، سپس شما را در روز برمىانگیزاند.بر این پایه، خداوند- جلّ جلاله- خواب را وفات، و بیدارى را برانگیختن و زندگانى قرار داده. و آگاه هستى که شخص خوابیده مانند شخص کور و کر و لال وزمین گیر و گرفتار به بیمارى رماتیسم مىگردد، و عقل و تمام بهرههاى اعضا و جوارحش را که به وسیله آن براى مولاى علّام الغیوب خویش عمل مىکرد، از دستش مىرود، وقت خوابیدن گویى اختیار افراد تحت تکفّل و اموال و حوایج و امور ضرورى او از دست او خارج مىشود، و نمىداند که بر آنها چه خواهد گذشت، و نیرویى براى نگهدارى نفس خویش و حفظ امور مهمّى که بدان اشاره نمودیم باقى نمىماند. و اگر آنها را به وسیله قفل و پاسبان هم مصون سازد، وقتى خوابید ممکن است زمانى خلاف آنچه اراده نموده، واقع شود. (1) بنا بر این، هنگامى که مىخوابى، گویى که به مصیبتهاى هولناکى مبتلا، و در گرفتاریهاى فراموشکننده واقعشدهاى، و جز خداوند- جلّ جلاله و تقدّس کماله- نمىتواند اعضا و جوارحت را بیدار نموده و عافیت بخشد و کمال زندگانى را به آنها ارزانى دارد، و نیروى گوش و چشم و زبان و عقل و تمام [یا: سایر] مقاصدت را که به واسطه خوابیدن، پراکنده و پریشان گشته، برگرداند و امور پراکنده تو را جمع سازد.
از این رو، به پیشگاه خدا توبه نما، توبهاى خالص و پاکیزه از هر کوتاهى که پیش از خوابیدن داشتى. و اگر به خاطر قلّت معرفت به مولایت که تو را مىبیند، نفس و عقل و قلبت در توبه حقیقى با تو موافقت ننمودند، از رحمت و بخشش خدا طلب عفو و گذشت بنما، که او- جلّ جلاله- خداوندگار بردبار و مهربان و شفیق است و بر اساس نیکیها و بخششهایى که به بندگان خود دارد، زیبنده آن است که به تو نیز تفضّل نماید.
و اگر بسان جنایتکاران و گناهکاران در نزد بزرگترین مالکان که بر آنان سیطره و چیرگى دارد، از خدا طلب عفو و گذشت ننمودى، حدّ اقل مانند شخص بیچاره و نیازمند و ذلیل خود را تسلیم و سرسپرده خدا نموده، و دین و نفس و دارایى و افراد تحت تکفّل و آرزوهاى خویش و هر چیزیى را که بدان نیازمندى، در تحت نگاهدارى آن خداوند مهربان و بردبار و بزرگوارى که در پیشگاهش بسیار گستاخى و سوء ادب نمودهاى، در آورده و تسلیم او ساز. و در باطن توجّه داشته باش که تمامآنچه را که خداوند به تو بخشیده و تو در نزد او به ودیعه گذاردى، در حقیقت ملک اوست، و تو در نزد او به عاریت و ودیعه گذاردهاى؛ بنا بر این حتّى در ذهن و خاطر و یا در دل خویش با مالکیّت او مخالفت منما، تا مبادا خود را شریک خداوند شمرده، و به هلاکت مبتلا گشته و خشنودى او از دستت برود. (1) اگر این سفارش مرا بپذیرى و توبه یا طلب عفو نموده، و یا چنان که گفتیم خود را تسلیم خداوند نمایى، و به شرحى که یاد آور نشدیم، همه چیز خود را در نزد او به ودیعه گذارى، بىگمان خداوند حافظ و نگاهبان تو بوده، و از تو حمایت نموده و پناه خواهد داد، و هیچ فساد و تباهى در هیچ امرى (کم و زیاد، و کوچک و بزرگ) بر تو وارد نخواهد شد.
در بعضى از حکایات به نقل از مردى آمده است: عقرب نایابى را دیدم که بر پشت لاکپشتى سوار شده و لاکپشت آن را از یک سوى رود نیل به سوى دیگر که من در آنجا بودم، مىبرد، وقتى آن را به کنار آب رسانید، عقرب بر زمین فرود آمد، و من دنبال آن روانه شدم، با خود گفتم که این عقرب جریانى دارد لذا پىگیرى کردم، تا اینکه عقرب به پایین تنه درختى رسید و از آن بالا رفت و بر روى شاخهاى رفت که مارى روى آن آویزان و جوانى در زیر آن خوابیده بود، عقرب دم مار را گزید، و مار مرده به زمین افتاد. این امر در نظر من بسیار بزرگ آمد، به سوى آن جوان آمدم و بیدارش نمودم و گفتم: به این مار نگاه و ببین خداوند چگونه تو را از آن سالم نگاه داشت. و این ابیات را براى او خواندم:
یا نائما و الجلیل یحرسه ممّا [یلاقى] فی حندس الظّلم
کیف تنام العیون عن ملک تأتیک منه فوائد النّعم؟
- اى به خواب رفتهاى که خداوند بزرگ، تو را از امورى که در تاریکیهاى بسیار شدید براى تو پیش مىآید، پاس مىدارد.
چگونه چشمهایت از توجّه به پادشاهى که بهرههاى نعمتها از سوى او به تو مىآید، به خواب مىرود؟
(1) و نیز در کتاب «الیاقوت الأحمر» تألیف احمد بن حسن اهوازى آمده است: از یکى از نوجوانان خدمتکار برخى از کسرایان شنیدم که گفت. «هرگز کسرى نخوابید مگر اینکه پیش از خوابیدن به درگاه خداوند- عزّ و جلّ- سجده نمود، و از او خواست که بعد از مرگش او را زنده بدارد. و مقصودش از مرگ، خوابیدن، و از زندگانى، بیدارى بود.» اینک مىگویم: اگر این پادشاه که به غیر خداوند اشتغال داشته و به او- جلّ جلاله- آگاهى نداشت مانند تو به خدا شناخت داشت، مسلّما بهتر از تو با خداوند معامله مىنمود، پس عذر تو در غفلت از مالک دنیا و آخرت چیست؟
ناگفته نماند که اگر بعد از عمل به آنچه که پیشتر ذکر نمودیم، فرضا در حال خواب ضررى متوجّه تو شد، و برخى از چیزهایى که تحت تصرّف توست از دستت رفت، شاید این براى آن بوده که خداوند- جلّ جلاله- مىخواسته با این کار نشانههاى خود را در برگرداندن آن به تو نشان دهد، چنان که نسبت به کسانى که بر مالک روز جزا توکّل نمودهاند، چنین شده و خداوند آیات خود را نشان داده است.
آوردهاند: عرب بیاباننشینى به در مسجد الحرام آمد و شتر خود را رها نمود و گفت: «خداوندا، این شتر و بار آن را در حفظ و نگاهدارى تو در آورده، و در نزد تو به ودیعه مىگذارم.» و وارد مسجد الحرام شد، و طواف نمود. چون بیرون آمد شتر را پیدا نکرد، ایستاد و گفت: «پروردگارا، چیزى از مال من دزدیده نشده، بلکه مال تو دزدیده شده است، زیرا اگر به تو اعتماد نداشتم، شتر و بارش را رها نمىکردم.» و امثال این سخنان را تکرار کرد. و مردم از سخن گفتن او با خداوند- عزّ و جلّ- تعجّب کردند، تا اینکه ناگهان مردى- که با یک دست افسار شتر را گرفته و دست دیگرش بریده بود- پیش آمد، و به عرب بیاباننشین گفت: شتر را بگیر، که من از آن خیر ندیدم. گفت: جریان تو چگونه بود؟ گفت: با آن به پشت کوه رفتم و پنهان شدم، ولى ناگهان سوارى که نمىدانم از کجا رسید، فرود آمد و مرا پریشان نمود و از جایم بلند کرد و دستم را قطع نمود و دستور داد که شتر را بازگردانم.
منبع: ادب حضور